زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است صبح هم در نظرم شام غریبان علی است گرچـه بــا چـاه کنـد درد دل خــود ابراز چاه هـم بیخبر از غصۀ پنهان علی است سنــد غربـت مــولاست رخ نـیـلـیِ مــن سنـد غربـت من، سینۀ سوزان علی است بـارهـا دشـمـن اگـر آیـد و دستـم شـکـنـد دست بشکستۀ من باز به دامان علی است کافـران در حــرم وحــی نیــارید هجـوم به خدا قصد شما حمله به قرآن علی است اهل یثرب ز چه از گریۀ من خسته شدید؟ دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی است درِ آتــش زده و نــالــۀ مـظـلـومــی مــن سنـد مـسـتـنـد سـوخـتـن جـان عـلی است رفـتـم امــا جگــرم بهـر عـلـی میسوزد به خدا خانۀ بیفـاطـمه زندان عـلی است دارم امـیـد کـه در حـشر پـریـشان نشـود حال آن سوخته جانی که پریشان علی است داده تـاریخ بـه هـر عصر، گـواهی میثـم کز ازل صبر و رضا پایۀ ایمان علی است |